هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » زیبا »التماس
سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۰ ساعت 1:6 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

التماس

بگو از چه گریزانی از این درمانده تنها
همه هستی من بودی در این دنیای وانفسا
همه آنان که روزگاری پاره ای از تنم بودند
به یک اخگر شرار داغ همه جان و تنم سوختند
مرا در خویش وامگذار اگر آلوده خاکم
اگر درمانده دردم ولی در عشق تو پاکم
از آنچه بر تنم دوختی لباس عافیت سوختی
فقط خاکستری مانده از آن شعری که آموختی
بگو از تازیانه ها که بر قلبم فرود آمد
به خاک افتادم از ضربت همه تن در سجود آمد
دراین رگهای خشکیده به جز مرگم چه جا مانده
به خاک گور فرو رفتم همین یک تن کفن مانده
به پایت التماسم بود به دامانت سر ماتم
به سینه ناله آخر چه دادی بر دلم مرهم
از این زندان نجاتم ده درآغوشت پناهم ده
همین رویا زمن باقیست حقیقت را نشانم ده